بهداشت بشري در گفتار بزرگان
بهداشت بشري در گفتار بزرگان
بهداشت بشري در گفتار بزرگان
هيچ وضعيتي از تنهايي و بي پناهي براي بشر، دشوارتر و سهمناک تر نيست.
بشر، انديشه ي محض و هدف اصلي است؛ ماشين نبايد اعضاي بشر را از کار بيندازد و آنها را بي استفاده بسازد.
فضيلت اخلاقي در تکميل جامعه ي بشري، درجه و مقام نخستين را پيدا مي کند.
اگر مردم، يکديگر را دوست مي داشتند، تمام مسائل انسانيت، حل مي شد.
چنان انسان باش و آنچنان زندگي کن که اگر انسان ها همگي چون تو باشند و به مثل تو زندگي کنند، اين زمين، به صورت بهشت خدا در آيد.
خوبي ها و بدي هاي اجتماع، به دست ما ساخته شده اند و به جاي ناله، بهتر است به فکر برطرف کردن بدي ها باشيم.
انحطاط اخلاقي، هميشه پيشاهنگ انقراض تمدن هاست.
بشر، چون صالح و پاک باشد، به قانون نيازي ندارد، و چون متخلف و بدکار شود، قانون نمي تواند جلويش را بگيرد.
براي بقاي صلح جهاني بايد ملت ها به هم نزديک شوند، نه دولت ها.
با ايمان و اعتقاد کامل، معتقدم که پول نمي تواند کاروان بشري را به سوي ترقي رهبري نمايد، حتي اگر به خاطر اين مقصود، در دست فداکارترين فرد بشر باشد.
هر قدر تفنن و تنوع طلبي بشر، وسعت يابد، بر درد و رنج او افزوده شده است.
اين که مي بينيم بدبختي و فلاکت، دنيا را فرا گرفته و نظام آن، از هم گسيخته و جمال آن، لکه دار شده، به واسطه ي گناهان و رذايل ماست. ظلم و تهمت و حسد و عياشي و طمع و حرص و شهوت، مانند خارهاي جانگزاي، دنيا را پر کرده، موجب فلاکت، نکبت، شکايت و جنگ و جدال گرديده اند.
ارکان «اتحاد جهاني» فقط مي تواند بر اساس عدم خشونت استوار گردد. به همين جهت، در روابط بين المللي جدا بايد از خشونت پرهيز کرد.
ملتي که حقوق ملت ديگري را غصب مي کند، هرگز خود از نعمت آزادي بهره مند نيست.
سعادت و يا بدبختي بشر با ثروت، ارتباطي ندارد و تنها مربوط و منوط به خلق و خوي اوست.
خطاهاي بشري، اول، رهگذر و بعد، ميهمان اند و چندي نمي گذرد که صاحب خانه مي شوند.
مرداني در اين جهان زندگي کرده اند که براي حفظ و تکميل فضايل اخلاقي بشر، جسم و جان خود را فدا ساخته اند.
آهن درآتش، استحکام و قدرت مي يابد و پولاد مي گردد. بشر نيز در درد و رنج، نيروي اخلاقي خود را به دست مي آورد.
هر قتلي که بدون کيفر بماند، مقداري از امنيت اجتماعي زندگي افراد بشر را کاهش مي دهد.
بزرگي و عظمت يک مملکت، وابسته به وسعت خاک آن نيست؛ بلکه مربوط به اخلاق و روحيات اهالي آن است.
اخلاق، نيروي تفکر را مي افزايد و بين آدميان، تخم صلح مي پاشد و بيشتر از علم و هنر، پايه ي تمدن حقيقي است.
منبع: مجله حديث زندگي
منبع: مجله حديث زندگي
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}